سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
خروش
از صلح و آرامش خواهم گفت و از گفتن و از یاری ستم دیدگان و ناهمیاری با ستم پیشگان و از جریان های کهن و نوی ایران و جهان.
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 76
کل بازدید : 360150
کل یادداشتها ها : 97
خبر مایه


یکم. بدن مادی: بدن مادی همین بدن فیزیکی است که برای حواس قابل درک است. این بدن کمترین انرژی را داشته و از حداقل فرکانس برخوردار است. اگر عملکرد آن ناموزون باشد، به دلیل نقصی است که در سیستم چاکرا پدید آمده است.

چاکرای اول: اولین چاکرا به نام «چاکرای مولادهارا» است که گاهی به آن مرکز ریشه یا چاکرای پایه هم گفته می شود.

رنگ این چاکرا اگر فعال باشد به رنگ قرمز آتشین است. این چاکرا در پایین ترین قسمت ستون فقرات قرار دارد. این چاکرا مربوط به غدد فوق کلیوی است. حس مربوط به این چاکرا حس بویایی است. این چاکرا به طرف زمین باز می شود. مانترای (سمبل) این چاکرا به صورت «لام» می باشد.

ساختار این چاکرا بدین صورت است که می تواند انرژی های کیهانی را به سطح فیزیکی انتقال دهد و جریان انرژی مادی را امکان پذیر سازد. اگر چاکرای ریشه باز باشد و در گشودن آن موفق باشید، رابطه جسمانی عمیقی با زمین و طبیعت پیدا خواهید کرد و از این طریق می توانید انرژی کافی را برای رابطه جنسی، بچه دار شدن و هرگونه عمل فیزیکی به صورت موفق پیدا کنید. زمین برای ما جای امنی می شود و با خوش بینی روی زمین زندگی خواهیم کرد.

اما اگر چاکرای مولادهارا درست کار نکند، رفتار فیزیکی و طبیعی انسان نامتعادل خواهد شد. انسان دچار افراط و هیجانات کاذب خواهد شد و در نهایت به نگرش و امیال خاصی که نمی توان از آن خلاصی یافت مبتلا می شود. ترس، خشم، غضب و افسردگی علایمی است که نشان می دهد عملکرد این چاکرا نامتعادل است. همچنین اگر چاکرای ریشه قفل باشد انسان از نظر فیزیکی مبتلا به بنیه ای ضعیف و احساس کم تحملی می شود. زندگی روزمره انسان فاقد ثبات شده، بیشتر مواقع زندگی برای انسان بار سنگینی می شود که از آن احساس لذت و آرامش نکرده، حتی ممکن است احساس بی اشتهایی هم به انسان دست دهد.

امکاناتی که می توان برای فعال ساختن این چاکرا به کار برد، مشاهده رنگ های قرمز آتشین است و بجز آن ریتم خاصی از موسیقی می تواند مؤثر باشد. همچنین از سنگ درمانی و رایحه درمانی هم می توان استفاده کرد. اما جز موارد مذکور انجام تمرین ها و تکنیک های یوگا انسان را به نتیجه می رساند.

دوم. بدن اتری: این بدن از لحاظ شکل و ابعاد همانند بدن فیزیکی بوده، جفت اتری آن نامیده می شود. این بدن عهده دار شکل دادن به بدن فیزیکی، خلاقیت و تمام حس های مادی است. بدن اتری انرژی های لازم را از نادی ها جذب و بخشی از آن را صرف داخل می کند و بخش دیگری از انرژی از طریق پوست خارج می شود که حدود دو اینچ طول دارد. این انرژی خارجی اولین هاله ای است که اطراف بدن فیزیکی را فراگرفته است و آن بدن را همانند محافظی در بر می گیرد.

این امر بدان معناست که هیچ کس اساساً به دلایل خارجی بیمار نمی شود. دلایل بیماری ها همیشه در درون نهفته است. (و از اینجاست که یکی از مباحث جدید اسرار درون شکل می گیرد.) افکار و احساسات منفی و نیز شیوه ناسالم زندگی می تواند از قوت و شدت تشعشعات هاله بدن بکاهد و در این صورت هاله ضعیف خواهد شد و به اصطلاح در آن حفره یا شکاف هایی ایجاد می شود و دقیقاً از همین جاست که مواد بیماری زا به بدن وارد می شود. بنابراین به محض پیدایش جراحات بر پوشش لطیف انرژی، هاله سلامت خود را از دست داده و بیماری پدید می آید. امروزه می توان با روش عکسبرداری «کرلیان» از تشعشعات انرژی عکسبرداری کرد.

یکی دیگر از عملکردهای مهم بدن اتری را می توان در نقش آن به عنوان رابط میان بدن فیزیکی و بدن های انرژی بالاتر دید. اطلاعاتی که از راه حواس دریافت می کنیم به وسیله بدن اتری به بالاتر منتقل می شود.

برای تقویت این کالبد باید به گل ها و درختان توجه شود؛ زیرا انرژی گیاهان و درختان بسیار شبیه انرژی بدن اتری است. بدین منظور می توان زیر درختی نشست، به گونه ای که تمام بدن با آن تماس داشته باشد، یا روی چمنزار یا زیر شکوفه های معطر دراز کشید و از این طریق تمام انرژی حیات بخش پرانه جذب می شود و درون انسان سرشار از نیرو و انرژی می گردد؛ از این روی اگر انسان به گل ها اظهار عشق و محبت کند، آن ها واکنش نشان داده، با ساطع کردن انرژی از خودشان، از شما قدردانی خواهند کرد.

لحظه ای که انسان نسبت به بدن خود از درون آگاه شود، دومین بدن به طور خودکار در معرض دید قرار می گیرد. این بدن شبیه دود متراکم است که می توان از میانش گذشت؛ برخلاف بدن اول که جامد است. بدن دوم می تواند از کالبد خارج شود، زیرا نیروی جاذبه فشاری برآن وارد نمی کند؛ بنابراین هر زمانی که اراده کند می تواند زمین را ترک کرده، باز به آن بازگردد. پس از چندین بار تمرین تفاوت بدن اول و دوم روشن می شود. انسان می تواند به آسانی عمل خروج را انجام دهد.

چاکرای دوم: دومین چاکرا به نام «سوادهیستانا» است که گاهی به آن چاکرای خاجی گفته می شود.

رنگ آن نارنجی است. محل آن در نزدیکی ناف است. غدد جنسی و پروستات وابسته به این چاکرا هستند. حس مربوط به این چاکرا حس چشایی است. این چاکرا رو به جلو باز می شود. مانترای این چاکرا به صورت «وام» است.

ساختار عملکرد چاکرای دوم به این صورت است که انرژی جنسی، خلاقیت و احساسات نخستین مربوط به این چاکرا است. چاکرای خاجی جایگاه واقعی شکتی یا تجلی نیروی مؤنث خداوند است که در مرد به صورت خلق حیات جدید و در زن به صورت گیرنده حیات به ظهور می رسد. روابط اجتماعی به ویژه ارتباط با جنس مخالف مربوط به این چاکرا است. اگر این چاکرا باز عمل کند در ارتباط با دیگران از انرژی لازم استفاده می کنیم، بنابراین احساس می کنیم که با دیگران یکی شده ایم و کم کم به سوی یکپارچگی و وحدت پیش می رویم؛ در این صورت زندگی سرشار از شور و شگفتی می شود.

بد کار کردن چاکرای خاجی معمولاً در سن بلوغ به وجود می آید. اگر این انرژی کنترل نشود، خلاقیت جنسی ابراز نمی گردد و طبعاً به صورت امیال سرکوب شده، زیاده روی و خیال پردازی یا طغیان نمود می یابد و در نتیجه واپس زدگی، فقدان عزت نفس، فلج عاطفی و سردمزاجی رخ می دهد.

امکانات پاک سازی و فعال ساختن چاکرای دوم با تماشای مهتاب و لمس آب زلال صورت می پذیرد. مشاهده ماه خصوصاً در زمان بدر کامل، احساسات انسان را زنده می کندو باعث می شود پیام های روح انسان از راه تجسم یا رؤیا شکل گیرند. همچنین مشاهده آب های زلال طبیعی یا غوطه ور شدن در آن یا نوشیدن جرعه ای از آب چشمه در پاک سازی نادی ها مؤثر است. اما اگر این عوامل جمع شوند تأثیر آن ها بر چاکرای دوم چشم گیر است.

از سوی دیگر موسیقی با ریتم خاص و رنگ نارنجی و نیز سنگ های مخصوص و نیز رایحه درمانی تأثیرگذار است. غیر از این ها تکنیک هایی در یوگا وجود دارد که می تواند در آزادسازی انرژی سوادهیستانا مؤثر باشد.

سوم. بدن اختری: سومین بدن عهده دار احساسات و ویژگی های شخصیتی انسان است. فضای این بدن به اندازه بدن فیزیکی است، ظاهر آن شبیه ابر است که در همه جهات حرکت می کند. هاله بدن اختری به صورت تخم مرغ است. احساسات منفی مانند ترس، خشم، افسردگی یا هرگونه ناراحتی موجب پدید آمدن ابرهای تاریک در هاله می شوند. به هر میزان انسان به سمت عشق و از خود گذشتگی بازگردد، رنگ هاله شفاف تر و درخشان تر می شود. تمام احساسات سرکوب شده در بدن اختری یا کالبد ستاره ای فعال می شود و منتظر فرصتی برای رشد می ماند. مثلاً اگر کسی در خود پرخاشگری را تقویت کرده باشد، در مقابل کسی قرار می گیرد که پرخاشگری او را تحریک کند. در این کالبد افکار و احساسات ناخودآگاه تأثیرگذارند. مثلاً اگر کسی به صورت ناخودآگاه روحیات منفی داشته باشد، این امر او را از رسیدن به هدف باز می دارد.

چاکرای سوم: متناسب با سومین کالبد، سومین چاکرا در بدن وجود دارد که نام آن چاکرای «مانی پورا» است. همچنین به آن شبکه خورشیدی هم گفته می شود.

رنگ آن زرد طلایی است. محل آن اندکی بالاتر از ناف و غده وابسته به چاکرای مانی پورا غده پانکراس یا غده کبدی است. حس مربوط به آن بینایی است. این چاکرا رو به جلو باز می شود. مانترای آن به صورت «رام» است.

ساختار و عملکرد چاکرای سوم بنیاد خصوصیات فردی است. در اینجا هویت اجتماعی ما شکل می گیرد. پاک سازی امیال و آرزوها از طریق این چاکرا انجام می شود. چاکرای خورشیدی مستقیماً در ارتباط با بدن ستاره ای یا اختری فعالیت می کند و حامل تمام احساسات و عواطف ماست. اگر این چاکرا باز باشد و به صورت موزون عمل کند، احساس روشن بینی، رضایت مندی و شعف و شادی خواهیم کرد و در صورت قفل بودن، احساس یأس و اندوه و عدم تعادل بر ما حاکم خواهد شد. اگر این چاکرا فعال نشود، انسان می خواهد همه چیز طبق خواسته های او تحقق یابد. انسان دوست دارد دنیای بیرون را کنترل کند، می خواهد اعمال قدرت نماید. اما از درون بسیار ناآرام و ناراضی است. کم کاری چاکرای سوم همه چیز را برای انسان مانع و سد می کند. انسان همواره سعی دارد مورد تأیید واقع شود، اما آن چه به دست می آورد عدم پذیرش است.

امکان پاک سازی چاکرای مانی پورا با رنگ طلایی نور خورشید، همخوانی دارد، بنابراین با تماشای مزرعه ای از گندم رسیده زیر نور خورشید فعالیت آن آغاز می شود و اگر به گل آفتابگردان بنگریم و در تماشای آن غرق گردیم، تشعشعات آن با انرژی کالبد سوم هماهنگ می شود. همچنین ریتم خاصی از موسیقی همراه رنگ درمانی و نیز سنگ درمانی و رایحه درمانی می تواند تأثیرگذار باشد. جز این ها فرم خاصی از یوگا یا کرمه یوگا در باز کردن چاکرای سوم نقش دارد.

چهارم. بدن ذهنی: چهارمین کالبد انرژی، بدن ذهنی است که سطح امواج آن بالاتر از بدن اثیری و بدن اختری است. این بدن به شکل تخم مرغ است و حجم آن در اشخاص پیشرفته افزایش می یابد. تابش هاله آن گاهی به ده ها متر می رسد. کسانی که از نظر ذهنی پیشرفت کمی دارند، هاله آن ها رنگ کدر خواهد داشت و هر میزان که افکار آن ها زنده تر و عمیق تر باشد، شفاف تر و پررنگ تر است. بدن ذهنی محل افکار، اعتقادات، عقل و منطق ماست. اطلاعاتی که از بدن فیزیکی به دست می آید از راه بدن اتری به بدن اختری و از آن جا به بدن ذهنی فرستاده می شود و در آن جا به صورت کلام در می آید. بنابراین مهم ترین عملکرد بدن ذهنی، یافتن راه حل های منطقی برای حل مسائل است.

چاکرای چهارم: چهارمین مرکز انرژی به نام چاکرای «آناهاتا» یا چاکرای قلبی نامیده می شود.

رنگ آن سبز و گاهی صورتی است. محل آن وسط سینه قرار دارد. غده وابسته به آن غده تیموس است. حس لامسه مربوط به این چاکرا است. این چاکرا به طرف جلو باز می شود.

عملکرد و ساختار چاکرای آناهاتا مرکز سیستم کل چاکراها است. این چاکرا نشان دهنده انعطاف پذیری قلب و قدرت ارتباط با دیگران است. اگر این چاکرا کاملاً باز و فعال باشد، عشق بدون قید و شرط شکل می گیرد؛ عشقی که صرفاً به خاطر خودش وجود دارد. بنابراین نه مالکیتی است نه از دست دادنی که به آن عشق، بهکتی اطلاق می شود. اگر در مقابل بیماری ایستاده باشید و به او توجه توأم با عشق داشته باشید، بهبودی او فوق العاده سرعت می گیرد و این قدرت شفابخشی چاکرای چهارم است. انرژی چاکرای قلب فوق العاده قوی است و به بیرون تراوش می کند و در صورتی که باز باشد تأثیر شفابخشی خواهد داشت و با آن می توان هم خود و هم دیگران را سالم نگه داشت.

اما در صورتی که عملکرد چاکرای چهارم ناهماهنگ باشد، می خواهیم در ازای عشقی که می دهیم، سپاس و قدردانی دریافت کنیم و معمولاً این خواسته ارضا نمی شود، بنابراین عمیقاً احساس دلسردی می کنیم. همچنین از پذیرش عشق دیگران عاجزیم. کم کاری چاکرای قلب، انسان را آسیب پذیر و وابسته به علاقه دیگران می کند. اگر احساس کنیم طرد شده ایم، عمیقاً آزرده خاطر خواهیم شد و از ترس طرد شدن ممکن است دست به هر کاری بزنیم.

امکان پاک سازی چاکرای چهارم از طریق پیاده روی آرام در فضای سبز امکان پذیر است. هر دانه شکوفه با شکفتن عشقی را به شما هدیه می کند؛ به خصوص گل های صورتی. همچنین آسمان صورتی با ابرهای لطیف و سفید می تواند به قلبمان روشنایی بخشد.

موسیقی باریتم خاصی، رنگ درمانی، کریستال درمانی، رایحه درمانی می تواند در اثربخشی چاکرای آناهاتا نقش داشته باشد و در نهایت بهکتی یوگا راهی است برای باز کردن چاکرای آناهاتا.

پنجم. بدن روحانی: این بدن که به آن گاهی بدن علّی یا سببی گفته می شود، بالاترین فرکانس های انرژی را داراست. هاله کالبد روحانی به کیلومترها می رسد. این هاله معمولاً به صورت دایره کامل در انسان وجود دارد. بدن روحانی ملایم ترین رنگ ها را دارد. در عین حال که عمق تابش آن قابل توصیف نیست. امواج انرژی این کالبد با سرعت به سطوح پایین تر پخش شده، به صورت آگاهانه دریافت می شود. اگر تاکنون در کنار مرشدی کامل نشسته باشیم متوجه شده ایم که وقتی بیش از یک کیلومتر از او فاصله می گیریم شرایط تغییر می کند، نور و عشق و هیجان به تدریج کم شده تا کاملاً از بین میرود. از راه کالبد روحانی است که انسان به هدف می رسد. این بدن ما را به هستی الهی وصل می کند و از این طریق تمام اعمال ما همراه با قدرت، برکت و عشق خواهد شد.

چاکرای پنجم: «ویشودها چاکرا» یا چاکرای گردن یا مرکز ارتباطات، عنوان پنجمین چاکرا است که متناسب با پنجمین کالبد انرژی انسانی است. رنگ آن آبی مایل به سبز است. محل آن در حفره بین گردن و حنجره قرار دارد. غده وابسته به آن غده تیروئید است. حس شنوایی مربوط به آن است. این چاکرا به طرف جلو باز می شود. مانترای این چاکرا به صورت «هام» است.

ساختار چاکرای گلو مرکز فعالیت بیان و الهام انسان است. همچنین این چاکرا پیوند میان چاکراهای پایین و چاکرای تاجی برقرار می کند. از طریق چاکرای پنجم هر آنچه در درون داریم، نظیر خنده ها، گریه ها، احساسات، دلواپسی ها و پرخاشگری ها را به بیرون اظهار می داریم. در صورتی که چاکرای پنجم باز باشد می توانیم با تمام وجود خودمان را ابراز کنیم. حتی ممکن است اگر لازم باشد کاملاً ساکت باشیم و از صمیم قلب به دیگران گوش کنیم و این نیز نوعی اظهار خویشتن است؛ زیرا استقلال و آزادی خود را حفظ کرده ایم. اگر این چاکرا کاملاً موزون عمل کند، انسان می تواند از صمیم قلب بهترین ارتباط را با دیگران برقرار کند، حتی قدرت ارتباط مستقیم با کرات دیگر هستی را می یابد.

اما اگر انرژی چاکرای گلو قفل باشد، انسان یا در اظهار احساسات دچار مشکل می شود یا برخورد غیرمنطقی خواهد داشت که در هر صورت وجود حقیقی خود را کتمان کرده است. در این صورت کلام، خشن و بی ادبانه خواهد بود و حتی گاهی فاقد معنا. بنابراین نمی تواند کسی را تحت تأثیر قرار دهد. کم کاری چاکرای پنجم انسان را خجالتی، درون گرا و منزوی می کند.

پاک سازی و فعال کردن این چاکرا از طریق مشاهده نور آبی آسمان حاصل می شود. بنابراین باید روی زمین دراز کشید و وجود درونی خود را کاملاً روی آسمان گسترده باز کرد. همچنین صدای آرام امواج می تواند درون انسان نفوذ کند. موسیقی درمانی، رنگ درمانی، سنگ درمانی و رایحه درمانی به همراه شاخه مانترا یوگا می تواند در آرامش و سکوت چاکرای پنجم نقش داشته باشد. از سوی دیگر T- M (مراقبه متعالی) تکنیکی است که سالک را قادر می سازد انرژی خود را تا بالاترین سطح تعالی بخشد.

ششم. بدن کیهانی: بدن کیهانی، بدن وحدت و اتحاد است. این بدن چندان قابل توصیف نیست. حالت کاملاً درونی داشته و حرکت از هستی به سوی ناهستی است. این بدن شکل خاصی ندارد و به رنگ خاصی در نمی آید. کالبد ششم، کالبد کیهانی است. بنابراین هیچ گونه محدودیتی نخواهد داشت.

چاکرای ششم: این چاکرا به نام «اجنا»، چاکرای پیشانی، چاکرای فرمان یا «چشم سوم» نامیده می شود.

رنگ آن نیلی و گاهی زرد است. محل آن یک انگشت بالای بینی و درست میان دو ابرو است. غده هیپوفیز وابسته به آن است. تمام حس ها و نیز حس فراحسی مربوط به آن است. این چاکرا رو به جلو باز می شود. مانترای آن به شکل «شام» است.

عملکرد چاکرای ششم درک آگاهانه هستی است. تفکر منطقی یا روشنفکرانه، تشعشعات رنگ زرد، کشف شهودی، رنگ آبی تیره را نشان می دهد. اگر این چاکرا به صورت هماهنگ و موزون عمل کند، به صورت ذهن فعال و مهارت های بسیار پیشرفته نمود می یابد. نگرش های کل نگرانه و شناخت حقایق فیلسوفانه از خصوصیات این چاکرا است. در این حالت ذهن کاملاً کنترل شده، تخیل و خیال پردازی مهار انسان می شود. دنیای مادی شفاف می شود و انسان می تواند دنیاهای بی شماری را درک کند. اما اگر مبتلا به عملکرد ناموزون چاکرای اجنا بشویم، انسان منحصراً بر عقل تکیه خواهد کرد. پیامد دیگر عملکرد ناهماهنگ چشم سوم این است که به زودی انسان دچار تنهایی خواهد شد. زندگی تنها تحت نفوذ نیازهای فیزیکی و اندیشه های منطقی قرار می گیرد. انسان خیلی فراموشکار می شود، بینایی بسیار ضعیف می شود و افکار بسیار پریشان سراغ او می آید.

امکان پاک سازی چاکرای اجنا از طریق آسمان آبی پرستاره ممکن است. رقص بدن های ملکوت در فضای لایتناهی بر باز کردن چشم سوم تأثیرگذار است.

موسیقی درمانی، رنگ درمانی، جواهر درمانی و رایحه درمانی می تواند تأثیرگذار باشد، چنان که یانترا یوگا که فرم خاصی از تکنیک های یوگا به صورت اشکال هندسی است، نقش دارد.

هفتم. بدن نیروانی: هفتمین بدن نهایت کالبدهای انرژی و لطیف انسان است. در این صورت انسان به سرچشمه اصلی آفرینش و فنا دست خواهد یافت. در این حال، انسان با تمام کائنات یکی خواهد شد و انسان می تواند بگوید رسیده ام. این پدیده همان «مکشه» یا «نیروانه» است که فقط حالت بی میلی، بی آرزویی و سکوت و آرامش مطلق است.

چاکرای هفتم: نام این چاکرا «ساهاسارا» یا چاکرای تاج یا لوتوس هزار گلبرگ است.

رنگ آن سفید و گاهی بنفش است. محل آن در قله سر قرار دارد. غده صنوبری مربوط به آن است. این چاکرا رو به بالا باز می شود. این چاکرا حس خاص ندارد و مانترا یا سمبل خاصی به نام «اُم» دارد.

ساختار چاکرای هفتم بالاترین کمال انسانی است. در این جا انسان به بالاترین سطح هستی و اوج سفر معنوی می رسد. تمام مظاهر خلقت همانند بدن های ما می شود و اگر این چاکرا باز شود تمام انرژی های پایین و در نتیجه تمام انرژی های انسانی به جریان می افتد. آگاهی انسان کاملاً باز شده، خود حقیقی و هستی کامل تجربه می شود. انسان در این صورت از خواب عمیق بیدار می شود و خود را ظرف خالی می بیند که با هستی پر شده است.

پاک سازی چاکرای هفتم زمانی است که انسان تنها در قله کوهی بلند قرار گیرد؛ زیرا در این لحظه انسان از تمام دغدغه های زمینی دور شده است و به همان نسبت به آسمان نزدیک. موسیقی درمانی، سنگ درمانی و رایحه درمانی تأثیرگذار است.

امروزه چاکراتراپی روشی فراگیر شده است که با آن می توان برای باز کردن چاکراها کمک کرد. در این مسیر عوامل مختلفی نقش آفرین خواهند بود که بیش از همه تکنیک های یوگا مؤثرند و از همین جا انواع درمان های مختلف نظیر: انرژی درمانی، موسیقی درمانی، رنگ درمانی، کریستال درمانی، رایحه درمانی، ازدواج درمانی، خانواده درمانی و ماساژ درمانی مطرح شده و می توانند تأثیرگذار باشند.

اهداف و فواید

برای یوگا منافع و فوایدی بیان شده است که اهم آن ها عبارت اند از:

1. فواید کالبد مادی: برخی از پیامدهای مثبت تکنیک های یوگا به جنبه مادی و کالبد فیزیکی باز می گردد. آثاری از قبیل کاهش سردردهای شدید، پاک شده سینوس ها، داشتن اندامی متناسب، درمان تنگی نفس، کاهش فشار خون، پیشگیری از ضایعات استخوانی و بروز پوکی استخوان، انعطاف مفاصل بدن، صاف شدن شکم، تسکین کمردردهای مزمن، جریان مناسب خون و استحکام ستون فقرات.

2. فواید کالبدهای انرژی: بخش دیگری از آثار مثبت و پیامدهای موزون یوگا به کالبدهای غیر فیزیکی و لطیف باز می گردد. آثار مثبتی از قبیل کاهش اختلالات روحی روانی، مهار طغیان های عاطفی، آرامش فکر، زندگی صلح آمیز، عملکرد بهتر احساسات و عواطف و فرار از آشفتگی ها و پراکندگی ها.

3. یوگا در زندگی روزمره: تکنیک های یوگا می تواند خردمندانه در زندگی روزمره انسانی نقش آفرین باشد و در سطحی ترین لایه های حیات به کار انسان بیاید. اموری از قبیل کاهش بی حوصلگی در کار، از کوره در نرفتن هنگام جیغ های متمادی بچه، کنترل خشم هنگام رانندگی، غلبه بر سرما و گرما، رهایی از خشم های سرکوب شده، کاهش فرسودگی های درازمدت در کار، افزایش انطباق با محیط برای معلولان و آسیب دیدگان، کاهش دردهای زایمان برای زنان باردار، تقویت قدرت تجسم برای کودکان، ایجاد نشاط برای سالمندان و پیشگیری از افزایش بیماری های صعب العلاج.

4. آرامش و تعادل: بیشتر مردم کشورهای صنعتی امروزه بر اثر زندگی ماشینی به سختی افسرده شده اند، دارای زندگی پر از تنش و استرس هستند. آن ها کمتر از زندگی خود لذت می برند. حرکات یوگا به آن ها کمک می کند تا استرس آن ها کاهش یافته، به حالت خلسه فرو روند و در اندک زمانی غرق در شعف و سرمستی شوند. بنابراین قدرت آرامش دهی و هماهنگی میان ذهن و بدن از مواردی است که استقبال از یوگا را در جهان غرب فراوان کرده است. انسان مدرن از این راه می تواند بر مشکلات درونی خود فایق آید و استفاده از داروهای اعصاب و روان را کاهش دهد. معلمان بزرگ یوگا به شاگردان خود قدرت فراوانی برای رویارویی با مشکلات روزمره می بخشند.






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ