سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
خروش
از صلح و آرامش خواهم گفت و از گفتن و از یاری ستم دیدگان و ناهمیاری با ستم پیشگان و از جریان های کهن و نوی ایران و جهان.
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 64
کل بازدید : 360013
کل یادداشتها ها : 97
خبر مایه


از جمله خاصیت های بشر افراط و تفریط است، انسان اگر در حد اعتدال‏ بایستد کوشش‏ میکند زمان را با نیروی علم و ابتکار و سعی و عمل جلو ببرد ، کوشش میکند خود را با مظاهر ترقی و پیشرفت زمان تطبیق دهد و هم کوشش میکند جلو انحرافات زمان را بگیرد و از همرنگ شدن با آنها خود را برکنار دارد. اما متأسفانه همیشه اینطور نیست، دو بیماری خطرناک همواره آدمی را در این زمینه تهدید میکند: بیماری جمود و بیماری جهالت، نتیجه بیماری‏ اول توقف و سکون و باز ماندن از پیشروی و توسعه است و نتیجه بیماری دوم‏ سقوط و انحراف است.
جامد از هر چه نو است متنفر است و جز با کهنه خو نمیگیرد و جاهل هر پدیده نوظهوری را به نام مقتضیات زمان ، به نام تجدد و ترقی موجه میشمارد .
جامد هر تازه‏ای را فساد و انحراف می‏خواند و جاهل همه را یک جا به حساب‏ تمدن و توسعه علم و دانش میگذارد .
جامد میان هسته و پوسته، وسیله و هدف فرق نمیگذارد، از نظر او دین‏ مأمور حفظ آثار باستانی است، از نظر او قرآن نازل شده است برای اینکه‏ جریان زمان را متوقف کند و اوضاع جهان را به همان حالی که هست میخکوب‏ نماید.
از نظر او عمه جزو خواندن، با قلم نی نوشتن، از قلمدان مقوائی‏ استفاده کردن، در خزانه حمام شستشو کردن، با دست غذا خوردن، چراغ‏ نفتی سوختن، جاهل و بیسواد زیستن را به عنوان شعائر دینی باید حفظ کرد.
جاهل برعکس، چشم دوخته ببیند در دنیای مغرب چه مد تازه و چه عادت‏ نوی پیدا شده است که فورا تقلید کند و نام تجدد و جبر زمان روی آن‏ بگذارد .
جامد و جاهل متفقا فرض میکنند که هر وضعی که در قدیم بوده است، جزء مسائل و شعائر دینی است، با این تفاوت که جامد نتیجه میگیرد این شعائر را باید نگهداری کرد و جاهل نتیجه میگیرد اساسا دین ملازم است با کهنه پرستی و علاقه به سکون و ثبات.
در قرون اخیر مسئله تناقض علم و دین در میان مردم مغرب زمین زیاد مورد بحث و گفت و گو واقع شده است. فکر تناقض دین و علم دو ریشه‏ دارد، یکی این که کلیسا پاره‏ای از مسائل علمی و فلسفی قدیم را به عنوان‏ مسائل دینی که از جنبه دینی نیز باید به آنها معتقد بود پذیرفته بود و ترقیات علوم خلاف آنها را ثابت کرد. دیگر از این راه که علوم وضع زندگی‏ را دگرگون کرد، و شکل زندگی را تغییر داد.
جامدهای متدین نما همانطوری که به پاره‏ای مسائل فلسفی بی جهت رنگ‏مذهبی دادند شکل ظاهری مادی زندگی را هم میخواستند جزء قلمرو دین بشمار آورند، افراد جاهل و بی خبر نیز تصور کردند که واقعا همین طور است و دین برای زندگی مادی مردم شکل و صورت خاصی در نظر گرفته است. و چون به‏ فتوای علم باید شکل مادی زندگی را عوض کرد پس علم فتوای منسوخیت دین را صادر کرده است.
جمود دسته اول و بی خبری دسته دوم فکر موهوم تناقض علم و دین را به وجود آورد. 

منبع: کتاب نظام حقوق زن در اسلام اثر شهید مطهری






طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ