د) رام الله
برای بحث و توضیح درباره فرقه رام الله باید اندکی به تاریخچه هند بازگشت. در قرن سیزدهم میلادی، یکی از مصلحان و پیشوایان بزرگ هندی به نام «راماننده» ظهور کرد. او در یکی از مذاهب معروف هند به نام مکتب ویشنو اصلاحاتی پدید آورد و مکتبی موسوم به نئو ویشنوئیسم بنا کرد. در این مکتب امتیازات صنفی سیستم کاست الغا شد. همچنین خوردن گوشت حیوانات که حرام بود حلال اعلام شد که البته این گونه اعمال مشاجرات و درگیری های فراوانی را میان فرقه های گوناگون پدید آورد.
در میان شاگردان و اصحاب راماننده، کسی بود که بعدها از استاد بالاتر رفت. او بعدها به مقام استادی رسید و پیروان بسیاری گرد او جمع شدند. نام او «شیخ کبیر پانتیس» بود. وی در 1440 م. به دنیا آمد و در 1518 میلادی از دنیا رفت. شیخ کبیر شاعر و شغلش بافندگی بود. پدرش مسلمان و مادرش تابع مذهب ویشنو بود. او از یک سو معتقد به تناسخ و چرخش گوناگون ارواح بود و از سوی دیگر به خدای واحد که ارمغان آیین اسلام است اعتقاد داشت. شیخ کبیر می گفت: هر سالکی از دستگیری مرشدی روحانی (گورو یا معلم) بی نیاز نیست.
یکی از شاگردان شیخ کبیر «بابانانک» است که در 1469 م. به دنیا آمد و در سال 1538 میلادی وفات یافت. بابانانک، آیین سیک یا آیین سیخ را در هند پدید آورد. آیین سیک ششمین و آخرین دین بزرگ هندی ها است که سابقه آن به قرن پانزدهم میلادی باز می گردد؛ بنابراین از ادیان متأخر هندی است. آیین بابانانک که به زودی پیروان فراوانی یافت، عمدتاً یک آیین اجتماعی سیاسی است و بر اساس ملاحظاتی در دوره های مختلف به شدت مورد حمایت نظامیان انگلیسی که هند را مستعمره خود کرده بودند، قرار گرفت.
شیخ کبیر بجز آن که پدر آیین سیک به شمار می آید، اقدام مهم دیگری هم کرد و آن این که طی سخنان پرشور خود سعی کرد آیینی مرکب از افکار عالی اسلامی و تفکر هندوها به ویژه ویشنو را مطرح کند؛ از این رو ترکیبی میان خدای اسلام و خدای ویشنو فراهم آورد. خدای اسلام «الله» و خدای ویشنو «رام» است و از اینجا فرقه ای به نام «رام الله» پدید آمد. پیام این نام گذاری این بود که «رام» همان «الله» است و «الله» همان «رام». عقاید این فرقه تا حدی شبیه آیین سیک است.
چند صباحی است که فرقه رام الله در ایران شروع به فعالیت کرده است. نماینده این فرقه در ایران کسی است به نام ا. م. رام الله که با خواهر دوقلوی خود به ترویج اندیشه های شیخ کبیر و آیین سیک می پردازد. او جوانی است که در حدود بیست و سه سالگی رهبری این فرقه را در ایران به عهده گرفته است. در بین پیروان خود بیشتر به نام «آواتار» (یعنی سرور یا آقا) نامیده می شود. او خود را یکی از استادان حق در جهان می داند. شاگردان آواتار درباره او حرف های عجیبی می زنند و برای او اعمال شگفت انگیزی نقل می کنند. او را یک استراتژیست و تئوریسین الهی تمام عیار در عصر حاضر می دانند. او همه چیز را به روح خدا نسبت می دهد و سعی دارد فراتر از مذهب سخن بگوید. امروزه پیروان او در ایران از هزاران تن می گذرند. شرط حلقه آن ها این است که هر کسی باید در هفته یک نفر را به حلقه وارد کند؛ وگرنه خود او از حلقه خارج می شود.
تعالیم ا. م. رام الله در دو سطح جریان دارد. سطح اول، شامل آموزشی ساده و عمومی است که آن را مرحله احیا و تولد دوباره می نامد. این دوره، بیداری از خواب، گشودن چشم ها و گوش ها و فعال شدن قلب ها است؛ سطح دوم که آموزش ها برای منتخبان و برگزیدگان برگزار می شود هنرهای ماورایی یا مرحله تعلیم اسرار نام دارد. امروزه سالیانی است که هر دو مرحله در ایران آغاز شده و در حال توسعه است. او نام استراتژی خود را «جریان هدایت الهی» یا «تعلیمات حق» یا «هنر زندگی متعالی» می نامد.
شایان ذکر است که این فرقه دو نشریه منتشر کرده اند: یکی به نام هنر زندگی متعالی که سه شماره آن در سال 1382 منتشر شد؛ و دیگری با نام حرکت دهندگان، راه اندازی و بعداً تعطیل شد. همچنین به همت یکی از اعضای این دو نشریه، یعنی آقای مهندس حمیدرضا همتی، مجموعه ای با عنوان صدای او که به احادیث قدسی اختصاص دارد پدید آمده است. تنها کتابی که از این فرقه به صورت مستقیم و رسمی در دسترس است، اثری است با نام جریان هدایت الهی که به کمک یکی از شاگردان ا. م. رام الله به نام پیمان الهی فراهم آمده است. در این نوشته اندیشه ها و تعالیم «الیاس رام الله» گردآوری شده است.
چندین ناشر به نام های «تعالیم حق» یا «تعالیم مقدس» یا «هدایت الهی» و «حم»، در این باره فعالیت می کنند. البته ناشرانی به نام های مذکور، آثار دیگری از اشو، پاراماهانسا و سای بابا یا درباره مدیتیشن و رؤیا و خرد سرخپوستان تولتک و حتی ستاره شناسی را منتشر کرده اند.
نکته جالب توجه، علامت و نماد این فرقه است که در آثار آن ها به چشم می خورد. در این علامت دایره ای داخل یک مثلث قرار دارد که درون آن پنج علامت با عنوان «لا اله الا الله» وجود دارد.
تعالیم ا. م. رام الله
_ این فرقه کاملاً به مبانی آیین های هندی به ویژه تفکرات یوگا پایبند و معتقد است. رام الله در بحثی با عنوان «سیال حیاتی» با بحث از چاکراها و نادی ها می گوید:
«همان طور که بدن انسان دارای رگ هایی برای عبور خون است و با اختلال در جریان گردش خون، جسم بیمار و درمانده می شود، روان انسان نیز دارای مسیرهایی برای عبور جریان حیاتی است. در علم امروزی، این مسیرها با عنوان نادی ها (و در سطوح بزرگ تر چاکراها) شناخته شده اند. هرگاه جریان انرژی حیاتی در مسیرهای روانی انسان متوقف یا دچار اختلال شود بیماری، نارسایی و رنج پدید می آید.»
_ از تعالیم دیگر رام الله تأکید بر عشق است. او حتی عبادت بدون عشق را خالی از فایده می داند و می گوید:
«عبادت، سعی، تلاش، تمرین، همه این ها بدون وجود عشق الهی و حضور خداوند بی فایده و حتی خطرناک است.»
_ رام الله از مسیح با کمال احترام و ادب یاد می کند و حتی معتقد است او به صلیب کشیده شده است. او با پرسش و پاسخ هایی این گونه موضع خود را اعلام می کند:
س: آیا شما مسیح هستید؟
ج: مسیح که بود؟ کسی که توسط خدا مسح شده و روح الهی در او فعال و جاری است. چه بسا تو هم بتوانی مسیح شوی و مسیح باشی، ولی عیسی مسیح یکی بیشتر نیست. او خودش است و نه کس دیگر.
س: آیا عیسی مسیح مصلوب شد؟ برخی می گویند شد و برخی بر این اعتقادند که نشد؟
ج: عیسی مصلوب شد، اما مسیح نشد.
س: حضرت عیسی چطور؟ آیا حضرت عیسی مصلوب نشد؟
ج: حضرتش مصلوب شد، اما عیسی نشد.
س: عیسی چطور؟ آیا عیسی مصلوب شد؟
ج: عیسای به تنهایی هرگز وجود نداشت.
س: تفاوت اساسی حضرت مسیح با سایر پیامبران چه بود؟
ج: مسیح حاصل ازدواج میان زمین و آسمان بود.
س: در احادیث آمده که در زمان ظهور، حضرت مسیح(ع) در پشت سر حضرت مهدی(عج) نماز می خواند. آیا این درست است؟
ج: وای بر این ذهن تاریک و تفرقه اندیش! وای بر این فکر برتری طلب و جدا کننده که راه به ملکوت خدا ندارد!
س: به نظر شما حضرت مسیح(ع) بهتر است یا حضرت محمد(ص)؟
ج: خدا بهتر است. آسمان ابری بهتر است یا آسمان صاف و آفتابی؟ بهتر از آسمان صاف و آسمان ابری، خود آسمان است.
س: آیا شما این واقعیت را قبول دارید که مسلمین در نزد خداوند بر همه امت ها و ملت ها برتری دارند؟
ج: اتفاقاً اکثر ملت ها و اقوام همین حرف را می زنند. بله، مسلمانان راستین در نزد خداوند محبوب ترین اند. آدم، نوح، ابراهیم، موسی، داوود و عیسی هم مسلمان بودند. بسیاری از مسلمانان از امت های پیشین بودند. مسلمان کسی است که در حضور خداوند تسلیم است و خواست او خواست خداست.
س: چه کسی از همه بهتر است؟
ج: هیچ کس.
س: یعنی چه؟
ج: یعنی خدا. زیرا خداوند کسی و چیزی نیست، خداوند است که از همه بهتر است.
س: آیا شما مسلمان هستید؟
ج: مهم این است که خداوند ما را چگونه و به چه نامی می پذیرد و نه این که ما چگونه وانمود می کنیم، چه می گوییم و چه نامی بر خود می نهیم و این را خداوند متعال می داند.
_ از نظر رام الله تمام ادیان برابرند و هیچ دینی بر دین دیگر ترجیح و امتیازی ندارد. او در پاسخ پرسشی می گوید:
«هر دینی را که پذیرفتید، می بایست به احکام آن عمل کنید و نمی توانید به دلخواه خود چیزی بر آن بیفزایید یا از آن بکاهید.»
او همچنین در پاسخ به این پرسش که شما چه دینی دارید می گوید:
«دین من، دین تو، این دین الهی نیست. دین من، دین خداست. حقیقت مذهب، عشق است. ادیان و مکاتب، روش های آشکار شدن و نشان دادن این عشق می باشند. همه ادیان در اصل یکی هستند. اختلاف از شماست، نه از کلام و روش خداوند. تفرقه به هر شکلی که باشد، عمل شیطانی است و تفرقه در میان تعالیم الهی و بندگان خداوند از مکرهای به ثمر نشسته شیطان است... دین من عشق است و عشق و عاشق و معشوق یکی است.»
_ یکی دیگر از دیدگاه های نماینده رام الله در ایران در زمینه پیوند دو جنس انسانی است. او درباره پیوند زن و مرد تأکید را بر یکپارچگی و وحدت قرار می دهد. او معتقد است پیوند بیرونی می تواند منشأ ازدواج درونی بشود. اگر وجود انسان از دوگانگی رها شود و به یگانگی برسد، می توان امید داشت که انسان به ازدواج متعالی درونی هم نائل شود. او می گوید: «تا یگانگی را در زمین تجربه نکنی تجربه آن در آسمان بعید است.» آواتار در ادامه برای تفهیم بهتر به مثال چرخ دنده اشاره می کند و می گوید:
«اگر بخواهید برای یک چرخ دنده، شریک و جفتی انتخاب نمایید، چگونه عمل می کنید. معقول و طبیعی است که باید چرخ دنده ای را انتخاب کنید که برآمدگی ها و فرورفتگی های آن، با این چرخ دنده کاملاً متناسب باشد، به گونه ای که برآمدگی های هر کدام در فرورفتگی های دیگری قرار گیرد. در غیر این صورت چرخ دنده شما از حرکت باز می ایستد و اگر فشار زیادی به آن بیاورید، پره هایش می شکند.»